
اقتصاددان ها با نظریه های مزیت مطلق و مزیت نسبی آشنایی کاملی دارند و مدیران استراتژیک و بازاریابی با مزیت مطلق. آدام اسمیت در ۱۷۷۶ نظریه مزیت مطلق را مطرح کرد و حدود ۴۰ سال بعد دیوید ریکاردو نظریه مزیت نسبی را در تکمیل این نظریه ارائه داد. اما ۱۷۵ سال طول کشید تا یک استاد دانشگاه کسب و کار هاروارد نظریه جامع تری به نام مزیت رقابتی را مطرح نماید. در این مقاله؛ نگاهی به این سه نظریه و سیر تکاملی مفهوم برتری اقتصادی می اندازیم.
مزیت مطلق یا Absolute Advantage برای اولین بار از سوی آدام اسمیت مطرح شد و بر اساس آن چنانچه کشوری بتواند کالایی را ارزانتر از کشور دیگری تولید کند و کشور مقابل نیز کالای دیگری را ارزانتر از کشور نخست تولید کند، هریک از کشورها در تولید کالایی که ارزانتر تولید کردهاند، مزیت دارند. بنابراین چنانچه هر کشور به صدور کالایی که در آن مزیت دارد و به ورود کالایی که در آن مزیت ندارد، مبادرت ورزد، هر دو کشور از این مبادله نفع خواهند برد.
مزیت نسبی یا Comparative Advantage بوسیله دیوید ریکاردو اقتصاددان انگلیسی پایه گذاری شد و این تئوری در تکمیل تئوری مزیت مطلق آدام اسمیت مطرح گردید. براساس مفهوم مزیت نسبی؛ چنانچه کشوری یک کالا را نسبت به دیگر کالاها ارزانتر تولید کند، این کشور در تولید چنین کالایی مزیت نسبی دارد. محور اصلی این نظریه هزینه فرصت می باشد. هزینه فرصت یک کالا تمام آن چیزی است که از دست میدهیم تا آن کالا را به دست آوریم. تولید کنندهای که هزینه فرصت کمتری برای تولید یک کالا دارد، یعنی کسی که باید از مقدار کمتری از کالای دیگر بگذرد تا این کالا را تولید کند، در تولید آن دارای مزیت نسبی نامیده میشود.
مزیت رقابتی یا Competitive Advantage از تئوری های مدیریت استراتژیک و یکی از مسائل جاودانه در ادبیات بازاریابی استراتژیک تلقی می شود. مایکل پورتر در سال ۱۹۹۰ با کتاب مزیت رقابتی ملت ها به عنوان بنیانگذار این نظریه، مهمترین تأثیر را برجای گذاشت. مزیت رقابتی یعنی آنچه که از دید مشتری برای شما و در مقایسه با رقبایتان برتری می آورد. بر این اساس، برای موفقیت یک کشور در تجارت جهانی، نمیتوان تنها به مزیتهای نسبی آشکار شده بسنده نمود بلکه اقتصادها میباید از طریق شناخت وضعیت و ساختار خود و ظرفیتسازی، به خلق مزیت پرداخته و با فراهم آوردن بسترهای سرآمدی جهانی و شرایط کارایی رقابتی، به فعالان اقتصادی اجازه دهند همگام با هدایت دولت، حوزههای جدیدی در تجارت جهانی را به خود اختصاص دهند. در این دیدگاه نقش موجودی عوامل تولید به معنای سنتی آن رو به کاهش میگذارد و همچنین فرصتهایی که فضای جهانی شدن در اختیار بنگاهها و دولتها قرار میدهد، موجب شکسته شدن محدودیتهای پیشین میشود.
0 پاسخ به "رمزگشایی از مفهوم برتری در اقتصاد و مدیریت: نظریه های مزیت مطلق، نسبی و رقابتی"