
مفهوم آمیخته بازاریابی برای اولین بار در دهه ۱۹۵۰ به وسیله نیل بوردن معرفی شد. مدل بوردن توسط جرومی مک کارتی دنبال شد و به ۴P معروف گشت. مدل آمیخته بازاریابی که بسیاری آن را با نام ۴P میشناسند، ابزاری توانمند است که میتواند به بازاریابان در تعریف استراتژیهای بازاریابی کمک کند. بازاریابان با این ابزار برای تعیین پاسخهای مناسب به بخشهای موردنظر بازار استفاده میکنند. آمیخته بازاریابی از آن دسته عواملی است که در کنترل مدیریت است و میتوان ادعا کرد که اکثر برنامهها و تصمیمات بازاریابی براساس یکی از این چهار زمینه اتخاذ میشود.
در متون مختلف بازاریابی مفهوم ۴P به عنوان یک اصل مورد پذیرش واقع شده است. ۴P مخفف ۴ واژه محصول (Product)، قیمت (Price)، ترفیع (Promotion) و مکان (Place) است. آمیخته بازاریابی بر مدلها و روشهای سنتی مدیریت بازار مانند روش کارکردگرای پویای آلدرسون در کنار سایر روشهای سیستمی و نیز تئوری پارامتر که توسط دانشگاه کپنهاگ در اروپا توسعه یافت ، غلبه کرد و روشهای جدید مانند دیدگاه محصولی، دیدگاه وظیفهای و دیدگاه جغرافیایی نیز با چنین سرنوشتی مواجه شدند. تنها تعداد کمی از این مدلها توانستهاند بقای خود را در مقابل ۴P حفظ کنند. آمیخته بازاریابی نمایانگر فعالیتهای اساسی مدیران بازاریابی است. پس از انتخاب یک بازار هدف، مدیران بازاریابی باید یک برنامه سیستماتیک برای فروش به مشتریان و ایجاد روابط بلندمدت تدوین کنند. برنامه بازاریابی از تصمیماتی راجع به محصول، قیمت، ترفیع و توزیع تشکیل میشود. اینها مهمترین نوع بخشهایی هستند که مدیران بازاریابی برای رسیدن به اهداف فروش و سودآوری، منابع شرکت را به آنها تخصیص میدهند.
رابینز (۱۹۹۱) یک واژه جایگزین برای آمیخته بازاریابی به نام ۴Cs را معرفی کرد که شامل مشتریان (خریداران کالاها یا خدمات در بازار)، رقبا (عرضهکنندگان جانشین برای کالاها و خدمات)، ظرفیتها و شرکت (هر دو اشاره به توانایی ارضای نیازهای مشتری دارند) است. این لیست طبقهبندی کاملتری را جز در مورد مباحث محیطی کلان پوشش میدهد و عوامل درونی و بیرونی را به هم مرتبط می کند.
عوامل و عناصر آمیخته بازاریابی خریداران را تحت تأثیر قرار میدهد و تصمیمگیری آنها وابسته به نوع محصول و ویژگیهای آن، شیوههای قیمتگذاری و روشهای پرداخت، امکانات و تسهیلات توزیع و روشهای ترغیبی و ترویجی شرکتها میباشد. نوع محصول و ویژگیهای آن (مانند طرح ظاهری، بستهبندی، کیفیت، شخصیت محصول و …) و تبلیغات غیرشخصی، شاید مهمترین عوامل تأثیرگذار در بین عناصر آمیخته بازاریابی (قیمت، کالا، توزیع و ترویج)، باشند.